راهکارهایی برای اینکه کارمان به طلاق نکشد (بخش دوم)
یکی از روش های برون رفت از مشکلات خانوادگی طلاق است. اما با این حال، طلاق در بیشتر موارد به درستی و به جا اتفاق نمی افتد چرا که در بسیاری از مواقع برای حل مشکلات زندگی می توان راه های دیگری را انتخاب نمود. در بخش اول این مقاله به راهکارهایی برای پیشگیری از طلاق اشاره کردیم. در این بخش نیز به نکاتی دیگر اشاره خواهیم کرد. با ما همراه باشید.
به تغییر رفتار خود اهمیت دهید.
2. همسر خود را بپذیرید
الف. همسر خود را همانگونه که هست ببینید. همیشه یک فرد دو ورژن (نسخه) دارد: ورژنی که در حقیقت فرد همان است و ورژنی که شما او را در قالب آن ورژن می بینید. برخی مواقع این دو ورژن با یکدیگر مطابقت داشته و در برخی موارد نیز چنین نیست و تصویری که شما از همسر خود می بینید با تصویر واقعی آن کاملاً متفاوت است. مهم است که شما نقاط ضعف و ایرادهای همسر خود را بدانید اما در عین حال لازم است محاسن و نقاط قوت او را نیز با دقت مد نظر قرار دهید. وقتی در حال زوم کردن بر روی معایب همسرتان هستید، در عین حال سعی کنید خیلی منصفانه، خوبی ها، محبت ها و زیبایی های او را نیز در مقابل دیدگان خود تصویر کنید. وقتی از یک ویژگی همسرتان در رنجید و او از شما فرصت تغییر می خواهد، حتماً به او فرصت داده و در این راه به او کمک کنید. چه بسا با فرصت دادن به او مسیر زندگی شما کاملا تغییر کرده و مشکلاتتان تا حد زیادی رفع گردند.
در نظر داشته باشید که برخی ویژگی های افراد، جزئی از شخصیت آن ها محسوب شده و تغییرشان در برخی موارد بسیار دشوار و حتی غیر ممکن خواهد بود. پس سعی کنید در چنین مواردی روی خودتان کار کرده و شرایط موجود را بپذیرید. و در عین حال تمام تلاش خود را تغییر مسیر زندگی تان به کار ببندید.
نکته: هرگز همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید. چرا که تمام انسان ها با یکدیگر متفاوتند و مطمئن باشید ویژگی های مثبتی در همسرتان هست که در فردی که در حال مقایسه او با همسرتان هستید، وجود ندارد.
ب. بر ویژگی های مثبت همسر خود تمرکز کنید. به اولین روزهای با هم بودن و عشق و علاقه ای که بینتان بود بازگردید. یادآوری این روزهای خوب، به شما کمک می کند تا شرایط موجود را واقع بینانه تر ارزیابی کنید. وقتی روابط زن و شوهر با یکدیگر تیره و تار می شود، تمام خوشی های گذشته را بالکل از یاد می برند و با تعمیم وضعیت کنونی به تمام زندگی خود وانمود می کنند هیچ روز خوشی را با هم نداشته اند. به اصطلاح روانشناسان شناختی دچار تعمیم افراطی می شوند. اما با مرور خاطرات گذشته می توان از این خطای شناختی بیرون آمده و با مرور روزهای خوب و خوش، شمع امیدی را برای ادامه زندگی روشن نمود.
ج. با همسر خود همدلی کنید. خود را به جای همسرتان بگذارید. آیا همانطور که از همسرتان انتظار دارید به شما احترام بگذارد، شما نیز به او احترام می گذارید؟. البته به این نکته توجه داشته باشید که مردها بیشتر نیاز به احترام و زن ها بیشتر تشنه محبت هستند و البته هر دو به احترام و محبت نیاز دارند. آیا وقتی همسرتان از شما تقاضای تغییر در رفتار را دارد (هر چند یک تغییر کوچک)، حاضرید تغییر کنید؟
وقتی می بینید همسرتان در مقابل انتقادهای شما خشمگین و عصبانی می شود، پس بدایند که باید در شیوه انتقاد خود تجدید نظر کرده و نرم تر انتقاد کنید. و اگر متقابلاً شما نیز از شیوه انتقادی همسر خود اذیت می شوید، می توانید این موضوع را با همسر خود در میان بگذارید و از او بخواهید با آرامش بیشتری خواسته های خود را بیان کند.
د.واقع بین باشید. هیچ کس کامل نیست. شما و همسرتان باید با یکدیگر و خودتان صادق باشید و بدانید چه ویژگی ها، عادات و یا طرز تفکری ممکن است زمینه طلاق را فراهم کند و کدام یک از آن ها ممکن است فقط آزار دهنده باشند. مثلاً ممکن است فکر کنید همسرتان خیلی خر و پف می کند؛ مثل یک اردک راه می رود؛ در صحبت کردن اشتباهات زیادی دارد و یا بد لباس می پوشد. اما تقریباً هیچ کدام از این دلایل احتمالاً نمی توانند دلیلی قانع کننده برای طلاق تلقی شوند. برای اینکه بتوانید یک زندگی شاد را تجربه نموده و کارتان به طلاق و جدایی کشیده نشود، لازم است واقع بین بوده و با هر عیب و ایراد و مشکلی راه حلی متناسب با آن پیدا کنید.
مثلاً ممکن است بتوانید خر و پف همسرتان را با مراجعه به یک پزشک متخصص درمان کنید و یا با ارائه بازخورد به همسرتان در مورد صحبت کردنش، از اشتباهات او در حرف زدن کم کنید.
ه. خودتان را بپذیرید. اغلب، قضاوت ما در مورد دیگران از یک احساس درونی نسبت به خودمان ناشی می شود. ببینید چه احساسی موجب شده چنین انتظاراتی از همسر خود داشته باشید. ممکن است در برخی موارد به خاطر اینکه از شخصیت و یا وضعیت شغلی خود احساس رضایت ندارید چنین انتظاراتی از همسرتان در شما شکل بگیرد. فردی که از خودش راضی نباشد در مورد دیگران نیز سخت گیر خواهد بود.
انتظاراتتان را از خود واقعی کنید و این را بدانید که هم خودتان و هم همسرتان نقص ها و عیوبی دارید و با پذیرش آن ها زندگی شادی را در کنار یکدیگر تجربه کنید.
و.برای تغییر خودتان وقت بگذارید. در بخش قبل گفتیم که باید هر فرد خودش را همانطور که هست بپذیرد اما در اینجا باید بگوییم نباید به بهانه اینکه برخی خصوصیات، جزء ویژگی های شخصیتی است، دست از تلاش برای تغییر آن ها برداریم. جالب است بدانید امروزه دانشمندان حوزه روانشناسی و علوم رفتاری به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از خصوصیات و ویژگی های فردی را می توان تغییر داد. شما نیز ممکن است دارای خصوصیات و ویژگی هایی باشید که به زندگی زناشویی شما آسیب می رساند. لازم است با صحبت کردن با همسر خود و شنیدن نظرات او این ویژگی ها و خصوصیات را شناسایی کرده و در تغییر آن ها را به صورت جدی در برنامه خود بگنجانید.
ممکن است در برخی موارد نتوانید آنگونه که باید از پس حل این مشکل بر آمده و آنگونه که شایسته و بایسته است تغییراتی جدی در خود ایجاد کنید. در این موارد حتماً روی کمک یک روانشناس متبحر حساب کشیده و از او کمک بخواهید. در بسیاری از موارد با چند جلسه مراجعه به روانشناس، راهکارهایی مناسب خواهید آموخت و با کمک آن ها می توانید رفتار مورد نظر خود را تا حد زیادی تعدیل نمایید.
در نظر داشته باشید که برخی ویژگی های افراد، جزئی از شخصیت آن ها محسوب شده و تغییرشان در برخی موارد بسیار دشوار و حتی غیر ممکن خواهد بود. پس سعی کنید در چنین مواردی روی خودتان کار کرده و شرایط موجود را بپذیرید. و در عین حال تمام تلاش خود را تغییر مسیر زندگی تان به کار ببندید.
نکته: هرگز همسر خود را با دیگران مقایسه نکنید. چرا که تمام انسان ها با یکدیگر متفاوتند و مطمئن باشید ویژگی های مثبتی در همسرتان هست که در فردی که در حال مقایسه او با همسرتان هستید، وجود ندارد.
ب. بر ویژگی های مثبت همسر خود تمرکز کنید. به اولین روزهای با هم بودن و عشق و علاقه ای که بینتان بود بازگردید. یادآوری این روزهای خوب، به شما کمک می کند تا شرایط موجود را واقع بینانه تر ارزیابی کنید. وقتی روابط زن و شوهر با یکدیگر تیره و تار می شود، تمام خوشی های گذشته را بالکل از یاد می برند و با تعمیم وضعیت کنونی به تمام زندگی خود وانمود می کنند هیچ روز خوشی را با هم نداشته اند. به اصطلاح روانشناسان شناختی دچار تعمیم افراطی می شوند. اما با مرور خاطرات گذشته می توان از این خطای شناختی بیرون آمده و با مرور روزهای خوب و خوش، شمع امیدی را برای ادامه زندگی روشن نمود.
ج. با همسر خود همدلی کنید. خود را به جای همسرتان بگذارید. آیا همانطور که از همسرتان انتظار دارید به شما احترام بگذارد، شما نیز به او احترام می گذارید؟. البته به این نکته توجه داشته باشید که مردها بیشتر نیاز به احترام و زن ها بیشتر تشنه محبت هستند و البته هر دو به احترام و محبت نیاز دارند. آیا وقتی همسرتان از شما تقاضای تغییر در رفتار را دارد (هر چند یک تغییر کوچک)، حاضرید تغییر کنید؟
وقتی می بینید همسرتان در مقابل انتقادهای شما خشمگین و عصبانی می شود، پس بدایند که باید در شیوه انتقاد خود تجدید نظر کرده و نرم تر انتقاد کنید. و اگر متقابلاً شما نیز از شیوه انتقادی همسر خود اذیت می شوید، می توانید این موضوع را با همسر خود در میان بگذارید و از او بخواهید با آرامش بیشتری خواسته های خود را بیان کند.
د.واقع بین باشید. هیچ کس کامل نیست. شما و همسرتان باید با یکدیگر و خودتان صادق باشید و بدانید چه ویژگی ها، عادات و یا طرز تفکری ممکن است زمینه طلاق را فراهم کند و کدام یک از آن ها ممکن است فقط آزار دهنده باشند. مثلاً ممکن است فکر کنید همسرتان خیلی خر و پف می کند؛ مثل یک اردک راه می رود؛ در صحبت کردن اشتباهات زیادی دارد و یا بد لباس می پوشد. اما تقریباً هیچ کدام از این دلایل احتمالاً نمی توانند دلیلی قانع کننده برای طلاق تلقی شوند. برای اینکه بتوانید یک زندگی شاد را تجربه نموده و کارتان به طلاق و جدایی کشیده نشود، لازم است واقع بین بوده و با هر عیب و ایراد و مشکلی راه حلی متناسب با آن پیدا کنید.
مثلاً ممکن است بتوانید خر و پف همسرتان را با مراجعه به یک پزشک متخصص درمان کنید و یا با ارائه بازخورد به همسرتان در مورد صحبت کردنش، از اشتباهات او در حرف زدن کم کنید.
ه. خودتان را بپذیرید. اغلب، قضاوت ما در مورد دیگران از یک احساس درونی نسبت به خودمان ناشی می شود. ببینید چه احساسی موجب شده چنین انتظاراتی از همسر خود داشته باشید. ممکن است در برخی موارد به خاطر اینکه از شخصیت و یا وضعیت شغلی خود احساس رضایت ندارید چنین انتظاراتی از همسرتان در شما شکل بگیرد. فردی که از خودش راضی نباشد در مورد دیگران نیز سخت گیر خواهد بود.
انتظاراتتان را از خود واقعی کنید و این را بدانید که هم خودتان و هم همسرتان نقص ها و عیوبی دارید و با پذیرش آن ها زندگی شادی را در کنار یکدیگر تجربه کنید.
و.برای تغییر خودتان وقت بگذارید. در بخش قبل گفتیم که باید هر فرد خودش را همانطور که هست بپذیرد اما در اینجا باید بگوییم نباید به بهانه اینکه برخی خصوصیات، جزء ویژگی های شخصیتی است، دست از تلاش برای تغییر آن ها برداریم. جالب است بدانید امروزه دانشمندان حوزه روانشناسی و علوم رفتاری به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از خصوصیات و ویژگی های فردی را می توان تغییر داد. شما نیز ممکن است دارای خصوصیات و ویژگی هایی باشید که به زندگی زناشویی شما آسیب می رساند. لازم است با صحبت کردن با همسر خود و شنیدن نظرات او این ویژگی ها و خصوصیات را شناسایی کرده و در تغییر آن ها را به صورت جدی در برنامه خود بگنجانید.
ممکن است در برخی موارد نتوانید آنگونه که باید از پس حل این مشکل بر آمده و آنگونه که شایسته و بایسته است تغییراتی جدی در خود ایجاد کنید. در این موارد حتماً روی کمک یک روانشناس متبحر حساب کشیده و از او کمک بخواهید. در بسیاری از موارد با چند جلسه مراجعه به روانشناس، راهکارهایی مناسب خواهید آموخت و با کمک آن ها می توانید رفتار مورد نظر خود را تا حد زیادی تعدیل نمایید.
ادامه دارد...
مترجم: سید مصطفی سید آقامیری
منبع: سایت ویکی هاو
منبع: سایت ویکی هاو
بیشتر بخوانید:
پیامدهای طلاق همسران
6 نشانه منتهی شدن یک زندگی به طلاق
آمارها در مورد علت طلاق چه می گوید؟
سبک زندگی مرتبط
تازه های سبک زندگی
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}